همین قهقهه میشه کاری کنه که لبخند تکرا ری ام خاک شه نگاهت بره روی چشم کسی و یاد من از حافظه ت پاک شه همین حس دریا شدن معجزست برای تو پرواز که بی علته اگر هم خطای تو تکرار شه تلاشی دوباره که بی دقته خودم خوب می دونم این طعنه ها شکست بت احساس منه برای تو دیوار و سنگ و یه زن زیاد فرق نداره مثل پیرهنه جدا بودن اندازه ای بد که نیست یکم فاصله بین حرف لازمه و قلبی که با شلیک کشته شد تَرک هم نخورد باز هم سالمه و بی حس ترین لحظه پیدا شده برای تو لبخند یه احساس نیست شکنجه شده عادت هر شبم و قلبم مثل قبل که حساس نیست یک احساس بد می شه باعث بشه تو در دید من بد تداعی بشی یک فکر غلط میشه کاری کنه به فردی پر از هر خطایی بشی و بی حس ترین لحظه پیدا شده برای تو لبخند یه احساس نیست شکنجه شده عادت هر شبم و قلبم مثل قبل که حساس نیست